انتقال “روانشناسی بالینی” و “روانشناسی سلامت” به وزارت بهداشت عملی نیست

انتقال “روانشناسی بالینی” و “روانشناسی سلامت” به وزارت بهداشت عملی نیست

 

ستاد گروه روانشناسی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله با اشاره به موضوع انتقال رشته‌های “روانشناسی بالینی” و “روانشناسی سلامت” به وزارت بهداشت، این موضوع را یکی از دغدغه‌های جدی کارگروه روانشناسی شورای تحول و جامعه روانشناسی خواند.

 

به گزارش  کنکوری دکتر علی فتحی آشتیانی، با اشاره به نامه وزیر بهداشت به رییس جمهور مبنی بر درخواست انتقال رشته‌های روانشناسی بالینی و روانشناسی سلامت از وزارت علوم به وزارت بهداشت و موافقت رئیس جمهور با این موضوع، ضمن گلایه از انجام نشدن کار

کارشناسی در این زمینه و در هیچ کدام از مراحل این درخواست و تصمیم‌گیری، گفت: این موضوع یکی از دغدغه‌های جدی کارگروه روانشناسی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی و جامعه روانشناسی است.

 

استاد گروه روانشناسی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) با اشاره به تشکیل کمیته‌ای با مسئولیت دکتر نجفی و حضور معاونین آموزشی و دبیر شورای آموزشی دو وزارتخانه و سه نفر از صاحنظران پس از برخی اعتراضات، و با اشاره به حضور خود در

این جلسه گفت: ما در آنجا نقطه نظرات‌مان را در این مورد بیان کردیم و گفتیم که این انتقال به دلایل مختلف اصولاً عملی و امکان‌پذیر نیست، اما جای تأمل دارد که چقدر حرف‌های ما جدی گرفته شود.

دلایل عملی نبودن انتقال روانشناسی بالینی و روانشناسی سلامت به وزارت بهداشت

وی با تأکید بر اهمیت این موضوع برای کارگروه روانشناسی، عنوان کرد: دوستان در وزارت بهداشت این تقاضا را دارند که با توجه به وجود واژه‌های “بالینی” و “سلامت” در عنوان این رشته‌ها، آنها باید در ذیل وزارت بهداشت قرار بگیرند، در حالی که تعریف ما از واژه بالین آن چیزی

نیست که آنها از آن برداشت می‌کنند و معتقدیم که ارتباط یک مقوله یا رشته با سلامت نمی‌تواند دلیلی برای گنجاندن آن در قالب وزارت بهداشت باشد.

 

دکتر فتحی آشتیانی با اشاره به این موضوع که سلامت طیف وسیع و گسترده‌ای از ابعاد فیزیکی تا سلامت روانی و معنوی را می‌تواند در بر بگیرد، گفت: اگر قرار بر ملاک گرفتن سلامت باشد شما هیچ رشته دانشگاهی را با توجه به این که همگی برای پاسخگویی به نیازهای انسان

شکل گرفته‌اند ـ نمی‌توانید بیابید که به یکی از ابعاد سلامت انسان بی‌ارتباط باشد.

این استاد گروه روانشناسی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله افزود: از بعدی دیگر شما حتی وقتی که در بخش صنعت اتومبیل نیز می‌سازید بحث‌های مربوط به سلامت فیزیکی مطرح است، اما این باعث نمی‌شود که صنعت خودروسازی و یا دانش مکانیک

را در ذیل وزارت بهداشت و آموزش پزشکی قرار دهید.

 

 

وی با بیان این پرسش که در این صورت ما چه نیازی به وزارت علوم داریم، اظهار کرد: اگر قرار بر این رویه باشد رشته حقوق باید به وزارت دادگستری سپرده شود، تعلیم و تربیت به آموزش و پرورش، رشته‌های مهندسی به وزارت صنایع، رشته‌های اقتصادی به وزارت اقتصاد و … و به

 

این ترتیب ما نیازی به وزارت علوم نخواهیم داشت.

۲۰ هزار دانشجوی وزارت علوم برای ۳۷۷ دانشجوی وزارت بهداشت

دکتر فتحی آشتیانی همچنین با اشاره به ارائه این رشته‌ها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای بسیاری از دانشگاه‌های کشور، عملی شدن این تقاضای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را همراه با تبعات جدی اجتماعی و احیاناً سیاسی دانست و گفت: ما در حال حاضر

حدود ۲۰ هزار دانشجو در کارشناسی ارشد و دکترای گرایش‌های سلامت و بالینی روانشناسی در وزارت علوم داریم در حالی که کل دانشجویان وزارت بهداشت ۳۷۷ نفر هستند.

 

وی ادامه داد: این تفاوت تنها مربوط به تعداد دانشجو نیست و به همین نسبت تفاوت در تعداد استادان عضو هیئت علمی، فضای آموزشی، آزمایشگاه‌های فراهم شده و دیگر امکانات وجود دارد و علاوه بر این که خود دانشجویان مشغول به تحصیل در وزارت علوم رغبت و علاقه

چندانی به انتقال رشته‌شان به وزارت بهداشت ندارند، انتقال آن تعداد از استادانی که در این رشته‌ها جذب وزارت علوم شده‌اند عملاً بسیار دشوار و موجب بلاتکلیفی آنان است.

رئیس کارگروه روانشناسی شورای تحول و ارتقای علوم انسانی افزود: اصولاً اگر قرار به تغییر ساختار باشد، با توجه به این که ۳۷۷ دانشجو در مقابل ۲۰ هزار دانشجو رقم بسیار اندکی است، باید این تغییر ساختار به عکس انجام گرفته و آنها به وزارت علوم منتقل شوند تا مشکل حل

شود.

پاره پاره سازی آموزش عالی؛ یک خطای استراتژیک

 

دکتر فتحی آشتیانی با اشاره به این که هنوز تصمیمی در این رابطه گرفته نشده، در عین حال طرح این موضوع را در این مقطع زمانی نابجا دانست و اظهار کرد: اصولاً و به صورت کلی‌تر باید دید که ما چرا آموزش عالی را به دو بخش پزشکی و غیرپزشکی تقسیم کرده‌ایم و چرا باید

چنین ساختاری بر آموزش عالی ما حاکم باشد.

وی با اشاره به سابقه این موضوع که به سال ۱۳۶۴ و کثرت پزشکان هندی در کشور در آن مقطع بازمی‌گردد، گفت: در آن زمان برای اینکه کمبودها و مشکلات در عرصه بهداشت و درمان کشور حل شود آموزش پزشکی از آموزش غیرپزشکی جدا شد، اما امروز که ما آن مشکلات سابق را نداریم دلیلی برای جدا ماندن آموزش عالی پزشکی از سایر بخش‌های آموزش عالی وجود ندارد و باید به حالت قبلی خودش برگردد.

این عضو فرهنگستان علوم پزشکی با اشاره به تمایلی که برای یکپارچگی آموزش عالی در این جایگاه شاهد است، گفت: من شاهد مخالفت‌هایی که با این ساختار وجود دارد هستم و شما کافی است به دانشگاه‌های علوم پزشکی بروید و از استادان علوم پزشکی بپرسید که آیا

آنها از ساختار فعلی رضایت دارند یا ندارند.

دکتر فتحی آشتیانی پاره پاره سازی آموزش عالی به این نحو را یک خطای استراتژیک دانست و گفت: در حالی ما داریم به این موضوع دامن می‌زنیم که نگاه یکپارچه داشتن به آموزش عالی لازمه چنین آموزشی است و ما در هیچ کشوری در دنیا نمی‌بینیم که دو وزارتخانه متولی

آموزش عالی باشند، چه رسد به این که شاخه‌ای از کل یکپارچه یک رشته جدا شود و در یک وزارتخانه‌ای دیگر و تحت سیاستی دیگر قرار گیرد.

این استاد گروه روانشناسی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله با تأکید بر مشکل‌ساز شدن تبعات چنین انتقالی در جامعه، گفت: یک نمونه از مشکلاتی که در این رابطه وجود دارد این است که فارغ‌التحصیلان این رشته مجوز فعالیت خود را از سازمان نظام

 

روانشناسی اخذ می‌کنند که ارتباطی با نظام پزشکی ندارد.

وی همچنین با اشاره به دامنه مخالفت‌های صورت گرفته با جداسازی روانشناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم، بیان کرد: سازمان نظام روانشناسی، دانشکده‌های مختلف و شخصیت‌های علمی روانشناسی، انجمن‌های مربوطه، از جمله انجمن روانشناسی بالینی که رئیس فعلی آن دارای برد روانشناسی وزارت بهداشت است، همه موضع‌گیری کرده و در مخالفت با انتقال این رشته به وزارت بهداشت وحدت کلمه داشتند.

 

 

به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دکتر فتحی آشتیانی که موضع خود را موضع کارگروه روانشناسی شورای تحول خواند و در پایان عنوان کرد: این کارگروه آمادگی دارد که در هر کمیته و یا میزگردی که به بحث در باب این موضوع اختصاص یابد مواضع، مباحث و دلایل

خود در مخالفت با دو پاره شدن رشته روانشناسی را به صورت تفصیلی ارائه و بیان کند.