برنامه ریزی و سیاست گذاری آموزش عالی پس از برجام: نگاهی به تجربه مالزی

به گزارش ایرنا، در همین راستا، بلافاصله پس از به سرانجام رسیدن برجام، موضوع بین المللی شدن آموزش عالی کشور در چارچوب ‘دیپلماسی علمی’ در دستور کار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفت و در قالب ماموریت ‘بین المللی شدن’ دانشگاه های برتر با جدیت در حال پیگیری است.
قبل از هر چیز، گام گذاشتن در مسیر ‘بین المللی شدن آموزش عالی’ مستلزم فهم برخی از تغییر و تحولات مفهومی و بنیادین و نیز دلالت های متعاقب آن در حوزه آموزش عالی است که بدون شناخت دقیق و سیاستگذاری علمی وعینی برمبنای این تحولات و تعیین دقیق اهداف و آمال برنامه ریزی، نتیجه دلخواه حاصل نخواهد شد.
مهمترین تحولات در این راستا تجاری و صنعتی شدن آموزش عالی براساس پیش بینی های بین المللی است، چون صنعت آموزش عالی به زودی به دومین صنعت و تجارت بزرگ و پرسود تبدیل خواهد شد.
رقابتی شدن آموزش عالی دومین تحول است. متعاقب صنعتی شدن آموزش عالی، رقابت شدیدی بین کشورهای مختلف برای تبدیل شدن به قطب های آموزش عالی بین المللی و منطفه به وجود آمده است.
بحران مالی در صنعت آموزش عالی و فرصت طلایی برای کشورهای دانشجو فرست نیز از تحولات در این عرصه است. در بسیاری از کشورهای جهان بودجه های دولتی آموزش عالی به شدت کاهش یافته و این فرصت عالی را برای کشورهای دانشجو فرست (همانند ایران) فراهم ساخته تا بتوان از آن به عنوان یک ابزار قوی در دوسویه ساختن روند تعاملات علمی و دانشگاهی استفاده کرد.
فرصت حضور نخبگان و محققان برجسته وطنی در حوزه های آموزش عالی نیز از فرصت هایی است که می توان از آن بهره برد. بر این اساس هریک از نخبگان ایرانی در هرجای جهان می توانند نقش سفیران ‘دیپلماسی علمی ایران’ را ایفا کنند.
با وجود پتانسیل بالایی که در زمینه آموزش عالی کشور وجود دارد، به دلیل دشواری فهم تغییرات مفهومی این موارد و نیز موانع دیوان سالاری داخلی، ‘بین المللی شدن آموزش عالی کشور’ راه دشوار و طولانی در پیش داشته و مستلزم پیمودن مسیری پر پیچ و خم در فضای رقابتی بین المللی است.
یکی از بهترین راه ها برای پیمودن این مسیر، استفاده از تجربیات سایر کشورهای مشابه است که از جمله آنها می توان به کشور مالزی اشاره کرد.
مالزی کشوری نسبتا موفق در ‘بین المللی کردن آموزش عالی’ و تبدیل شدن به قطب آموزش عالی در منطقه جنوب شرق آسیا است، به طوری که در حال حاضر باوجود حضور بیش از 107 هزار دانشجوی خارجی، این کشور در منطقه جنوب شرق آسیا تقریبا بدون رقیب است. البته، تجربه مالزی نیاز به آسیب شناسی جدی هم دارد، ولی نکاتی نیز دارد که بسیار آموزنده است.

*** زدودن بروکراسی و فراهم ساختن بستر درونی:
مالزی، بین المللی شدن آموزش عالی خود را از سال 1999 شروع کرد. در ابتدا بازنگری وسیعی در سیاست های داخلی در حوزه آموزش عالی انجام و چندین طرح ملی مبتنی بر نظرسنجی و نیازسنجی از افکار عمومی در خصوص ‘پیامدهای و آسیب های بین المللی شدن آموزش عالی’ انجام شد.
در نهایت نیز مالزی با ایجاد تغییرات اساسی و بنیادین در مبانی فکری، ذهنی، قوانین و دستورالعمل های موجود در زمینه آموزش عالی، متناسب با فضای رقابتی بین المللی، برای پذیرش فواید و مزایای بین المللی شدن آموزش عالی در کنار تبعات و پیامدهای آماده شد.
بسیار مهم است که بدانیم در برنامه ریزی اولیه آموزش عالی مالزی برای بین المللی شدن، بیش از 10 هزار و 500 نفر درگیر بودند که این شامل، 16 موسسه و سازمان مشاور بین المللی (از قیبل یونسکو، بانک جهانی، موسسه اسکوپوس، گلوبالU21 )، 14 موسسه مشاور داخلی، روسای بیش از 90 دانشگاه داخلی، چهار هزار و 500 استاد و محقق دانشگاه، 40 گروه مختلف صنعتی، 25 شورای آموزش ملی و محلی، 50 مشاور ارشد فکری، 140 انجمن والدین – اساتید، 20 اتحادیه آموزش، 250 دانشجوی بین المللی از نقاط مختلف جهان و 35 تیم مجزای بازنگری و منتقد و … این تیم را تشکیل می دادند.
خروجی این برنامه ریزی، ایجاد 10 تغییر عمده مفهومی، قانونی، عملکردی مبتنی بر ‘نتیجه و خروجی’ به دقت از پیش تعیین شده بود که نظام آموزش عالی مالزی باید به آن دست می یافت.
چهار تغییر اول این برنامه، بر مخاطبان آموزش عالی به خصوص دانشجویان در حوزه های دانشگاهی و فنی حرفه ای، جامعه علمی و تمام مالزیایی هایی تاکید دارد که آنها را در یک فرایند ‘یادگیری مادام العمر مشارکتی’ قرار می دهد.
شش تغییر دیگر بر افراد یا سازمان هایی تاکید می ورزند که برای اکوسیستم آموزش عالی فعالیت می کنند و شامل مولفه های مهمی همچون تامین منابع مالی، حاکمیت، نوآوری، بین المللی سازی، یادگیری آنلاین و ارائه آموزش می باشند.
از همان ابتدا، بودجه آموزش عالی مالزی با هدف توسعه بیش از پیش به 7.7 درصد بودجه سالیانه کل کشور افزایش یافت (در سایر کشورهای مشابه و رقیب این رقم 5.5 است).
در داخل، هدف افزایش 6 برابری تعداد ثبت نامی دانشگاه های مالزی در مقطع کارشناسی و 10 برابری تعداد ثبت نامی دانشگاه ها در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بوده و درکنار آن افزایش سه برابری تعداد مقالات علمی، چهار برابری تعداد استنادات علمی به مقالات علمی کشور (Citation) و نیز افزایش 11 درصدی ثبت اختراعات علمی مورد توجه قرار گرفت که بسیار سریع به آن دست یافت.
این در حالی است که در کوتاه مدت جذب 150 هزار دانشجوی خارجی و در درازمدت (تا سال 2025) جذب 250 هزار دانشجوی خارجی مورد هدف قرار گرفته است.
در همین راستا و در اواسط دهه اول قرن 21، پنج دانشگاه بزرگ دولتی مالزی با تزریق بودجه 500 میلیون دلاری از سوی دولت به صورت طرح آزمایشی، ‘پژوهشی محور’ شدند که طی آن تاکید ویژه ای بر پژوهش به جای آموزش محض و تاکید بر ارتباط با صنعت و تجاری سازی محصولت پژوهشی شد.
نکته مهم اینکه این پنج دانشگاه حدود 80 درصد این بودجه تزریقی را طی پنج سال تنها از محل ‘تجاری سازی و فروش’ محصولات پژوهشی خود در داخل کشور بدست آورند.
در کنار آن نیز به بخش خصوصی و دهها دانشگاه و موسسه آموزش عالی که یکی پس از دیگر در همان فضا سربرآورده بودند، اختیارات گسترده ای در زمینه سیاست گذاری و توسعه برنامه های درسی و آموزشی با هدف جذب دانشجویان خارجی اعطا و بسترهای قانونی و لازم برای تسهیل فرایند های جانبی همچون استقلال در تصمیم گیری، صدور آسان روادید، ایجاد محیط چند فرهنگی و چند قومیتی و … فراهم شد.

*** حضور بین المللی قوی و تعاملی:
در عرضه بین المللی، مالزی به سرعت 13 دفتر منطقه ای و بین المللی آموزش عالی در سراسر جهان از آسیای مرکزی گرفته تا خاورمیانه، آفریقا، آمریکای مرکزی و لاتین و …. تاسیس کرد و هر یک از این دفاتر با بودجه ای معادل 300 هزار دلار در سال، بازوی قدرتمندی برای توسعه آموزش عالی این کشور و جذب دانشجوی بین المللی شدند.
به پشتوانه این دفاتر دولتی منطقه ای و بین المللی، دانشگاه های مالزی در 15 سال گذشته تقریبا در همه جا حضور قوی داشته اند، از نمایشگاه های بین المللی محلی گرفته تا نمایشگاه های آموزش عالی منطقه ای و بین المللی. حضور همه جا و در هر زمان دانشگاه های مالزی فرصت اساسی ‘شناخت’ برای مخاطب جهانی ایجاد کرد تا حداقل در فضای آموزش عالی بین المللی از این کشور به عنوان یک گزینه ‘آموزشی جدی’ یاد شود.
همچنین مالزی با آشنایی کامل و جامع با فضای بین المللی و شناخت رقبا، بازار هدف را با دقت انتخاب کرد. در کنار فعالیت ها و حضور بین المللی قوی که صرفا به خاطر ‘بودن’ در اروپا ، آمریکا و دیگر قطب های بزرگ بین المللی داشت، بخش عمده فعالیت های خود را بر کشورهای همسطح و ضعیف تر متمرکز کرد، به طوری که عمده دانشجویان خارجی مالزی از کشورهای همسایه و سپس کشورهای اسلامی خاورمیانه و آسیای مرکزی و سپس کشورهای آفریقایی است.
یادآوری این نکته مهم است که ‘بین المللی شدن’ آموزش عالی مالزی همراه با ‘دپیلماسی نفوذ’ این کشور در کشورهای کمتر توسعه یافته همراه بوده است. شاید عجیب بنظر برسد که برند آموزش عالی مالزی امروزه علاوه بر کشورهای همسایه همچون اندونزی، چین، ویتنام، کامبوج و هند، در کشورهای فقیر آفریقایی بوستوانا، لسوتو، سیرالئون، اوگاندا، و … حضور جدی دارد، به طوری که به جد می توان گفت با توجه به نبود آموزش عالی در این کشورها، نسل بعدی تصمیم گیر و تصمیم ساز آنها فارغ التحصیلان دانشگاه های مالزی خواهند بود.
متقابلا، نظام آموزش عالی مالزی همگام با جهانی سازی، با انعطاف پذیری و درپیش گرفتن رویه تعاملی، این فرصت را برای آموزش عالی جهان فراهم ساخت تا در درون اکوسیستم آموزش عالی این کشور جذب شود، به طوری که حضور دانشگاه های بزرگ و معتبری همچون ناتینگهام، موناش و ‘هریوت وات’ (Heriot-Watt) و دهها موسسه و مرکز آموزش بین المللی دیگر در همین راستا تعبیر می شود.
این موسسات علاوه بر کمک به ارتقاء کیفیت آموزشی مالزی، تضمینی برای پویایی و بقای آموزش عالی این کشور در فضای رقابتی شدید بین المللی هستند. ضمن آنکه علاوه بر کوالالامپور به عنوان پایتخت و مرکز آموزش عالی، راه اندازی و توسعه شهرک دانشگاهی اسکندر در جنوب مالزی و در نزدیکی سنگاپور نیز نشان می دهد گام بلند این کشور برای ادغام کامل در صنعت آموزش عالی جهانی به عنوان یک صنعت بزرگ و پرسود است.
خروجی این نوع برنامه ریزی و سیاستگذاری هم اکنون آشکارا مشخص است. مالزی به صراحت و به اذعان جهانی، اکنون به یک قطب منطقه ای برای آموزش عالی تبدیل شده است. علاوه بر تاسیس بیش از 500 موسسه آموزش عالی و افزایش تعداد دانشجویان داخلی به رقم بی سابقه یک میلیون و 500 هزار نفر، بیش از 107 هزار دانشجوی خارجی از 160 کشور جهان در حال حاضر در دانشگاه های این کشور مشغول به تحصیل هستند.
این درحالی است که میزان درآمد سالیانه این کشور براساس آمار وزارت دارایی مالزی به ازای هر دانشجوی مجرد 11 هزار و 200 دلار و به ازای هر دانشجوی متاهل 21 هزار و 400 دلار می باشد.
در صورت تداوم همین روند، می توان میزان درآمد مالزی از صنعت آموزش عالی را از زمان آغاز قرن 21 تاکنون و چشم انداز آتی آن تا سال 2025 میلادی، بیش از 120 میلیارد دلار تخمین زد.
در سطحی دیگر، براساس رده بنده های جهانی همچون ‘کیو.اس’، پنج دانشگاه بزرگ مالزی هم اکنون در بین 100 دانشگاه برتر آسیا است. یک دانشگاه مالزی در بین 200 دانشگاه جهان و چهار دانشگاه دیگر نیز در رتبه ای زیر 500 در سطح جهان دارد.
ضمن آنکه براساس رتبه بندی بین المللی ‘نظام های آموزش دانشگاهی پیشرو’ در قرن 21، مالزی رتبه 28 از بین 50 کشوری را کسب کرد که نظام آموزشی فعال، پیشرو و مدرن دارند.
این نظام بندی که براساس 4 فاکتور ‘منابع و سرمایه گذاری’، ‘محیط’، ‘قابلیت اتصال’ و’خروجی (بازده)’ متکی است، مالزی را از لحاظ منابع و سرمایه گذاری، در رده 12 از 50 قرار داده است؛ هرچند در فاکتور بازده و خروجی، رتبه 44 کسب کرده است.
همین امر، فاز دوم مالزی در راستای بین المللی سازی (چشم انداز آموزش عالی 2025) را به سوی کیفی سازی بیشتر بخش های آموزشی سوق داده است.
*** عباس قنبری باغستان/ رایزن علمی ایران در شرق آسیا
آساق**1611

 

 

 

 

Source: irna.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *