تحصیل در مقطع دکتری کتابداری در وضعیت فعلی با مخاطراتی جدی همراه خواهد بود

 لیزنا در گفتگویی صمیمانه با برخی از اساتید علم اطلاعات و دانش‌شناسی، از ایشان درباره زندگی کاری و شغلی‌شان در رشته پرسیده است و اینکه چه توصیه ای برای دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دارند.

گفتگو با دکتر داریوش مطلبی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی را درادامه میخوانید:

لطفا خودتان را به صورت کامل معرفی کنید و شرح حال مختصری از خود را بیان نمایید.

 من متولد سوم شهریورماه ۱۳۵۱ در شهرستان میاندوآب از استان آذربایجان غربی هستم. کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را در رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی تحصیلی کردم و در حال حاضر عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یادگار امام هستم. در کنار کار تدریس سردبیری فصلنامه نقد کتاب اطلاع‌رسانی و ارتباطات و مدیرمسئولی موسسه فرهنگی و هنری اندیشه فرزانگان خلاق را بر عهده دارم.

چگونگی ورود به حوزه کتابداری و ادامه تحصیل تا مقطع دکتری را تعریف نمایید.

برای شروع ورودم به رشته کتابداری، واقعاً یک اتفاق مرا به این رشته وارد کرد. یادم هست وقتی من می‌خواستم کنکور بدهم برادر بزرگم که دانشجوی رشته روانشناسی بالینی در دانشگاه تبریز بود و الان دکتری در همین رشته دارد یکی از دغدغه‌های اصلیش، اشتغال بعد از پایان تحصیل بود و ایشان و دوستانش بسیار از این مساله نگران بودند؛ بنابراین وقتی من می‌خواستم انتخاب رشته کنم بعد از انتخاب چند رشته اولی علوم انسانی در شهر تهران نظیر حقوق و حسابداری که از بازار کار خوبی برخورداری بودند رشته کتابداری را برای من انتخاب کردند. ایشان با توجه به اینکه چند نفر از هم اتاقی‌هایشان در رشته کتابداری مشغول به تحصیل و همزمان مشغول به کار در دوران تحصیل بودند آینده خوبی برای کار در این رشته را تصور می‌کردند که البته این اواخر هم وضعیت خیلی بد نبود و من وارد رشته کتابداری دانشگاه علامه شدم.

ترم ۷ کتابداری در مقطع لیسانس بودم که در خانه کتاب و به عنوان مسئول واحد شابک مشغول به کار شدم. کار در خانه کتاب تجربیات زیادی به من آموخت که در کنار تحصیل می‌توانست تکمیل کننده کارم باشد.  پس از فارغ‌التحصیلی از مقطع لیسانس بلافاصله وارد مقطع کارشناسی ارشد شدم. در سال ۱۳۷۷ از مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شدم. سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی ارشد به عضویت هیات علمی دانشگاه آزاد در آمدم و همزمان با خانه کتاب در دانشگاه آزاد هم مشغول به کار شدم و تا سال ۱۳۹۳ همزمان معاون فناوری اطلاعات خانه کتاب و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد بودم. تا سال ۱۳۸۵ قصد ادامه تحصیل نداشتم به خاطر اینکه احساس نیاز نمی‌کردم و اعتقاد نداشتم حتما باید مدرک دکتری داشته باشم و اولین احساس نیاز واقعی نزدیک به ۷ – ۸ سال بعد از فراغت از تحصیل کارشناسی ارشد زمانی که عضو هیات علمی بودم به سراغم آمد. البته لازمه عرض کنم، یک بار در آزمون دکتری مشهد شرکت کردم ولی فقط امتحان صبح را دادم و برای امتحان بعد از ظهر سرجلسه امتحان حاضر نشدم. ممکنه از خودتان بپرسید چرا این راه دور را برای امتحان به مشهد رفتید ولی امتحان را نصفه رها کردید. واقعیتش این است همیشه در زندگیم کاری که می کنم و قرار است عمرم و زندگیم را صرف آن کنم خیلی سبک و سنگین می‌کنم. یادم هست بعد از امتحان صبح وقتی به هتل برگشتم کلی فکر کردم و اینکه من اگر دکتری بخوانم چی به دست خواهم آورد و چی از دست خواهم داد. کمترین چیزی که من از دست می دادم کار در خانه کتاب بود و همچنین مشکلاتی که به‌عنوان هیات علمی در دانشگاه آزاد ممکن بود برایم پیش آید و البته مهم‌تر از آن تغییر محل زندگی حداقل برای دو سال و …؛ بنابراین عطایش را به لقایش بخشیدم و به تهران برگشتم. تصمیم داشتم یا در تهران تحصیل کنم یا اگر قرار است دو سه سالی نباشم خارج از ایران ادامه تحصیل دهم و در آن زمان دانشگاه تهران هر چهار سال یک بار امتحان دکتری داشت و در نهایت سال ۸۵ دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات شرکت کردم و در مجموع نمرات امتحان و مصاحبه به عنوان نفر اول وارد مقطع دکتری شدم و الان در خدمت شما هستم.

 

به نظر شما ادامه تحصیل در ایران بهتر است یا خارج از ایران؟

اگر اجازه بدید می‌خواهم بی‌پرده سخن بگویم و امیدوارم کسی را نرنجانم.

ادامه تحصیل در مقطع دکتری و کیفیت آن چه در ایران و چه در خارج از ایران کاملاً به تلاش خود دانشجو و نیز استفاده درست از راهنمایی اساتید وابسته است. به نظر من هیچ ارتباطی بین کیفیت دانش و نگرش  فارغ‌التحصیلان  و محل تحصیل آنها وجود ندارد من افرادی را می‌شناسم که از بهترین دانشگاه‌های خارج از کشور فارغ‌التحصیل شده‌اند ولی برونداد مشخص و تاثیرگذاری چندانی در رشته ندارند، در حالی که ما فارغ‌التحصیلانی در دانشگاه‌های ایران چه دولتی و چه آزاد داشتیم که تاثیرگذاری آنها هم در جامعه علمی و هم رشته کاملا قابل لمس است. به نظرم تنها مزیتی که تحصیل در خارج از ایران به تحصیل در ایران دارد یکی تجربه دنیای جدید و در نتیجه محیط و نگرش جدید و دیگری اینکه دانشجو تمام وقت مشغول تحصیل است. عموماً وقتی دانشجویان دکتری در ایران مشغول تحصیل هستند در کنار آن مشغول کار هم هستند و این مساله بخشی از انرژی آنها را می‌گیرد و این بزرگترین مشکل تحصیل در داخل است.

 

لطفا حوزه پژوهشی خود را برای خوانندگان توضیح دهید.

من از همان اول حوزه تخصصی خود را نشر در ابعاد مختلف آن نظیر مدیریت نشر، اقتصاد نشر، نشر الکترونیک و نشریات اداوری و… انتخاب کردم که الیته در کنار این حوزه‌های در حوزه کتابخانه‌های دیجیتال، حق مولف، اقتصاد اطلاعات، مطالعه و کتابخوانی هم پژوهش‌هایی را انجام دادم.

وقتی در مورد نشر و مسائل پیرامونی آن در شکل کلان صحبت می‌کنیم برخی تصور می‌کنند این حوزه ارتباطی با کتابداری ندارد یا ارتباط اندکی دارد در حالی که من معتقدم ما کتابداران یکی از مهم‌ترین حوزه‌های فعالیتمون در حوزه نشر است. حوزه‌ای که چه در شکل چاپی و چه در شکل الکترونیکی  به نظر من می‌تواند و باید در آینده جایگزین یکی از مهم‌ترین بازار کار ما باشد. ما کتابداران از قدیم تا کنون مهم‌ترین سکان‌داران کسب و کار محتوا بودیم ولی اگر کسب و کار محتوامحور امروز را مشاهده کنید ما کتابداران نه تنها نقشی در آنها نداریم بلکه در بیشتر مواقع تصور هم نمی‌کنیم که حوزه کاری ماست. من تصور می‌کنیم هر جا اطلاعات محور فعالیت است ما کتابداران میتوانیم حضور موثر داشته باشیم و یکی از آنها حوزه نشر است.

 

چه توصیه‌ای برای کسانی که در این رشته تحصیل می­کنند، دارید؟

من به چند نکته مهم (به نظرم خودم) می‌خواهم اشاره کنم؛

در کنار یادگیری مباحث حوزه کتابداری یادگیری مباحث مدیریتی، جامعه شناسی، فلسفی، و البته کامپیوتر را به شدت توصیه می‌کنم. بی پرده عرض ‌کنم در رشته کتابداری، شما یک سری مفاهیم تخصصی را یاد می‌گیرید ولی نگرش و باور علمی شما به اندازه مدرک شما رشد نمی‌کند و این مساله در بیشتر رشته‌های دانشگاهی در ایران صادق است؛

اگر در حال تحصیل هستید به هیچ عنوان آینده کاری خود را فقط به کتابخانه‌ها گره نزنید و در وهله اول ببنید چه کاری خود می‌توانید راه اندازی کنید و اگر نه در سایر حوزه‌های کاری از عهده انجام چه کاری بر می‌آیید. البته کار در کتابخانه بسیار خوب است ولی در وضعیت فعلی چند نکته است که باید به آن توجه کرد ۱.  روز به روز وضعیت کاری حوزه کتابداری بدتر می‌شود؛ ۲. تصور می‌کنم ما در دانشگاه چیز زیادی به شما یاد نمی‌دهیم و یا شما تمایل ندارید یاد بگیرید و عملاً در کار انتظار کارفرما را برآورده نمی‌کنید و در نتیجه استخدامتان کمی با سختی همراه می شود (مصاحبه‌های من حداقل با ۲۰۰ فارغ التحصیل در ۱۰ سال گذشته این را نشان می‌دهد)

اگر در مقطع ارشد در حال تحصیل هستید و هنوز دکتری نمی‌خوانید عرض می‌کنم به‌هیچ عنوان تحصیل در مقطع دکتری در وضعیت فعلی را توصیه نمی‌کنم. این نکته را به این دلیل عرض نمی‌کنم که اگر دکتری بخوانید جای من و امثال من تنگ می‌شود بلکه به این دلیل عرض می‌کنم خواندن دکتری در وضعیت فعلی که به‌طور میانگین ۱۰۰۰ نفر در ترم‌های مختلف مقطع دکتری در دانشگاه‌های دولتی، شبانه، پردیس، آزاد، پیام نور و… مشغول به تحصیل هستند و همین الان بالغ بر ۲۰۰ نفر دکتری کتابداری فارغ‌التحصیل، شغل مناسبی ندارند برای غالب دانشجویان اگر نگویم دو سر باخت، می‌گویم با مخاطراتی جدی همراه خواهد بود.

اگر در مقطع دکتری مشغول به تحصیل هستید عرض می‌کنم حوزه تخصص خود را از همان اول مشخص کنید تا جایگاهی برای خویش پیدا کنید. در جامعه فعلی، دکتری که در همه حوزه‌ها اطلاعات خوبی داشته باشد متخصص محسوب نمی‌شود و نمی‌تواند تاثیرگذار باشد و برای خودش جایگاه در آینده پیدا کند.

 

و سخن پایانی از زبان شما برای کتابداران

آخرین نکته‌ای که فکر می‌کنم باید به آن بپردازم و روی سخنم با دوستان دانشگاهی خودم است اینکه در همه جای دنیا وقتی بنا به ضرورت و مقتضیات زمان، سرفصل‌های درسی عوض می‌شود و دروسی از رشته‌های کامپیوتر، زبان‌شناسی، فناوری اطلاعات؛ فلسفه و… به سرفصل‌های درسی اضافه می‌شود به این معنی نیست که من کتابدار باید آن درس‌ها را شب آماده و فردا سر کلاس ارائه دهم بلکه به این معنی است که باید متخصصانِ صاحب‌دانش از همان رشته‌ها مشارکت داشته باشند و نگرش‌های واقعی را به دانشجویان منتقل کنند که تصور می‌کنم ما سرفصل‌هایمان در حال تغییر است ولی در بیشتر موارد فقط سرفصل‌ها عوض شده و در عمل اتفاقی جز این نیفتاده.

در پایان برای همه کتابداران و تلاشگران حوزه علم و دانش آرزوی موفقیت دارم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *