اقدام برخی اساتید : مقاله بیار، نمره بگیر!
به گزارش خبرنگار صنفی-آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»، یکی از دانشجویان با ارسال خبری مدعی شده است که یکی از اساتید در یک دانشگاه علوم پزشکی به تازگی در اقدامی عجیب از درج و صدور نمره دانشجویان خودداری میکند. این استاد، دانشجویان را مجبور میکند برای دریافت نمرههای خود یک مقاله علمی به نام وی تهیه کنند و تا زمانی که دانشجویان این کار را انجام ندهند نمره ای برای آنها صادر نمیکند! کاری که بیش از هر چیز، دور از شان یک استاد دانشگاه است.
استاد مذکور که البته سوابقی مبهم و جنجالی نیز در کارنامه دارد مدتی زیادی است دست به چنین سواستفاده های غیرقانونی و غیرشرعی از دانشجویان خود میزند و مشخص نیست چرا از سوی مسئولین مربوطه تا به حال هیچ برخوردی با وی صورت نگرفته است.
عجیبتر آنکه در محیط علمی و آموزشی دانشگاه که باید دانشجو از استاد خود درس اخلاق بیاموزد، چنین رفتارهای غیراخلاقی از سوی برخی از اساتید انجام میشود و بالطبع زحمات و خدمات سایر جامعهی اساتید گرامی دانشگاه درنگاه دانشجویان تحت تاثیر قرار گیرد و موجب بدبینی به سایرین نیز شود .
اما مشابه این مورد به اشکال مختلف در برخی دانشگاههای دیگر نیز به چشم میخورد. نقد اصلی به مصداق فوق نیست؛ انتقاد به روالی است که ریشه اصلی آن به سیستم آموزشی و پژوهشی بازمیگردد.
عمده اساتید به طرق مختلف از قبیل تخصیص نمره، ترجمه متون بیگانه و … ، درظاهر جهت ارتقا سطح دانشجو اما ایجاد رزومه قوی و ارتقا سمت خود را دنبال میکنند و برخلاف تصور عامیانه، مسیر رشد و ترقی دانشجویان و اساتید در دانشگاه و سیستم آموزشی دارای نقاط مثبت بسیار و جامعیت است. به عبارت بهتر برنامه پیشرفت در دانشگاه بسیار خوب نوشته شده است، معیار اصلی دانش و سواد افراد جهت پیشرفت است.
مشکل امروز ناشی از نحوه عمل اساتید و دانشجویان از برنامه مدون علمی جهت پیشرفت است. اینکه دانشجویان باید در دانشگاه کارهای پژوهشی را بیاموزند امری واضح است و در همین راستا ارائه کار علمی-پژوهشی توسط اساتید نیز در چارچوبی شبیه به این دارد. اما زمانی که در اجرا از دانشجو به عنوان ابزار کسب امتیاز علمی در قبال نمره میشویم، همان خطا رخ می دهد.
نوشتن کتاب، مقاله، ترجمه و سایر مدلهای کسب امتیاز علمی، وظیفه استاد است؛ وظیفه ای که به دلایلی از قبیل نبود نظارت بالادستی به دانشجو محول شده است. در این بین اختیار مطلق اساتید در اعطای نمره، احتیاج دانشجو به نمره دلخواه و آزادی وقت دانشجو در انجام این کار را موثر نشان میدهد.
نبودن نظارت و ساده گرفتن کارهای علمی در همایش ها و سایر وجوه علمی باعث ایجاد حجم انبوهی از مقالات و کتابها در کشور شده است؛ اساتید نیز با استفاده از همین مساله معمولا کتب تالیفی خود را به عنوان مرجع معرفی میکنند. نتیجه این فرایند رسیدن به نقطه ای است که اعلام کنیم از هر صد مقاله و کار علمی در کشور تنها یکی جنبه اجرایی پیدا می کند؛ درحالی که همین فرایند در کشوری مثل کانادا به ۲۵ درصد می رسد.
در کنار برنامه ریزی تجویزی کلان برای آموزش دانشجویان در امور علمی و پژوهشی، وجود رکن نظارتی قوی برای کنترل و فرماندهی کارهای پژوهشی دانشجویان و اساتید امری بدیهی است. پس مقابله با گروکشیهای فوق نیز برخورد با اساتید و تنظیم بخشنامه های موقت میتواند در کوتاه مدت راهگشا باشد.
در انتها باید گفت که لزوما حجم زیاد تولید مقاله و کتاب بیانگر تولید علم و پیشرفت علمی تلقی نمیشود؛ نهضت ترجمه کتب بیگانه به حاشیه رفتن علوم انسانی بومی منتج شده است. درواقع توجیه دانشجویان و تغییر دیدگاه اساتید دو مقوله مکمل برای اتمام بهره کشی از دانشجویان در عرصه علمی است.