130 سال قبل که لیلند استنفورد و همسرش زمینهای کشاورزی خود را در ایالت کالیفرنیا به ساخت دانشگاه استنفورد اختصاص دادند تصوری از این نداشتند که حدود یک قرن بعد این حرکت آنها به ایجاد انقلابی تکنولوژیک در جهان منجر خواهد شد. در واقع هدف آنها توسعه علم بود همان چیزی که فقر آن باعث مرگ پسر 16 سالهشان بر اثر ابتلا به بیماری تیفوئید در 1886 میلادی شد به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند بخشی از دارایی خود را از صنعت کشاورزی به توسعه علم اختصاص دهند.
دانشگاه استنفورد
دانشگاه استنفورد
استنفورد اما حالا در قلب سیلیکون ولی قرار دارد در نزدیکترین فاصله با گوگل، اپل، مایکروسافت، یاهو، فیسبوک و صدها شرکت مشهور تکنولوژی دیگر. این نزدیکی فیزیکی نتیجه یک نزدیکی درونی و خاص بین صنعت تکنولوژی و قطب نوآوری و دانش هم هست. در داخل استنفورد که قدم میزنید ردپای شرکتهای مشهور تکنولوژی همه جا هست. از دانشکده برق که از سوی شرکت اچ پی (که موسسانش در استنفورد تحصیل کرده بودند) گرفته تا دانشکده علوم کامپیوتری که بیل گیتس ساختمان آن را به دانشگاه اعطا کرده یا حتی میزهای کوچکی که شرکتهایی چون یاهو و گوگل در خیابانهای آن گذاشتهاند تا رابطه خود را با این چشمه علمی حفظ کنند. با دکتر یحیی تابش استاد مشهور ریاضی دانشگاه شریف که چند سالی است بهعنوان استاد در استنفورد مشغول به تدریس است در میدان اصلی دانشگاه قرار گذاشتهام. در گشت وگذاری که در اطراف دانشگاه داریم به داخل این دانشکدهها و کلاسها میرویم. در جای جای ساختمانها ردپاهایی از شخصیتهای مشهور، نخستین روباتها، نخستین کامپیوترها و نخستین دیسکها و اولین دیشهای ماهوارهای میبینیم که نخستین بار در این دانشگاه ابداع شدهاند و بعد بهعنوان محصول در بازار عرضه شدهاند. در طول بازدید بارها دانشجویان ایرانی را میبینیم که با او سلام و خوشوبش میکنند. تابش میگوید: استنفورد محلی برای رقابت جهانی است انباشتگی مجموعهای از استعدادها و فرصتها در کمتر نقطهای از جهان به این شکل بوده و به همین دلیل ورود به آن بسیار دشوار است.
تابش معتقد است یک راز استنفورد در این است که این دانشگاه بین رشتهای است به این معنی که دانشجوها هر طور که بخواهند درس انتخاب میکنند. انعطاف پذیری در آن خیلی زیاد است به همین دلیل نوآوریها را در محل تقاطع رشتههای مختلف به وجود میآورند. او همچنین ماخوذ به نتیجه بودن را راز دیگر استنفورد اعلام میکند اگر یک دانشجو واستاد نتیجهای نداشته باشد نمیتواند اینجا دوام بیاورد. نتیجه اما به گفته تابش تنها مختص به موضوعی موفق نیست که در اینجا نتیجه منفی هم خود یک نتیجه است. در بازدید از دانشگاه و در ویترینهای دانشکدهها نمونههای موفق و مشهور به نمایش گذاشته شده اما در پشت این نمونههای موفق، هزاران نمونه، تحقیق یا پروژه ناموفق هم وجود داشته که در شکلگیری پروژه موفق بعدی نقش داشتهاند. در حالی که وارد دانشکده کامپیوتر میشویم از دکتر تابش در مورد مدل توسعه استنفورد میپرسم چطور میتوان مدل موفق استنفورد را توصیف کرد و آن را مثلا برای دانشگاههای ایران به کار گرفت؟ تابش میگوید: تا حد زیادی مدل آموزش در اینجا از پایین به بالاست. ما در ایران دانشگاههایمان مثل دبیرستانها طبق قوانین از بالا به پایین اداره میشود. اینجا یک آزادی رقابت وجود دارد واقعیت این است که نمیتوان محیط و خلاقیت اجباری ایجاد کرد و باید محیط را به گونهای ساخت که رشد در آن اتفاق بیفتد و این محیط است که موجب ایجاد تفکر خلاق و نوآور میشود. از طرف دیگر تعامل نزدیک شرکتهای تکنولوژی با دانشگاهی چون استنفورد (و همچنین برکلی و MIT) این شرکتها را به چشمه جوشانی از نوآوری نزدیک کرده و همین موضوع به رشد قابل توجه مالی این دانشگاه خصوصی منجر شده است.
دانشگاه استنفورد
به گفته تابش شرکتها روی ایدههای نوآورانه مختلفی که خود نمیتوانند یا نمیخواهند زمان و هزینه بگذارند در اینجا سرمایهگذاری میکنند و در صورت موفقیت همان طرح و ایده و تیم اجرایی آن را بهعنوان یک بخش جدید به شرکت خود اضافه میکنند. همین مدل برونسپاری نوآوری باعث میشود تیمهای جوان دانشجویی با مدلها و نیازهای شرکتهای تکنولوژی نیز آشنا شوند و مسیر شغلی آینده آنها نیز مشخص شود. در چنین شرایطی دانشجو یا استاد بودن در استنفورد کار سادهای نیست که فشار برای کسب نتیجه روی آنها بسیار بالاست. در هر 10هفته از هر ثلث از روز نخست به شدت کار میکنند و تعطیلی و تاخیر ندارند و چنین است که به گفته تابش اگر یکی، دو جلسه کلاس را شرکت نکنند عملا باید بروند در حالی که بهعنوان مقایسه در ایران بینظمی به وفور به چشم میخورد.
دانشگاه استنفورد