بورسیه انگلیسی ؛ رمزگشایی روزنامه «فرهیختگان» از پروژه لندن برای «کادرسازی» در ایران؛

مگر می‌شود دانشجوی ایرانی باشی و به ذهنت نرسیده باشد که یک دوره دانشگاهی یا دست‌کم یک دوره آموزشی را در خارج از ایران بگذرانی؟ خیلی مهم نیست که رتبه دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی ما در جهان چگونه است، همه ما تصور داریم که وقتی می‌خواهیم وارد بازار کار بشویم یا حتی یک استارت‌آپ راه بیندازیم، کافی‌ است کارفرما یا مشتری ما بداند که فلان گواهینامه بین‌المللی را از فلان مرکز آموزشی خارج از کشور دریافت کرده‌ایم، آن موقع است که همه قبول دارند ما توانمندی لازم را داریم و در رقابت با رقبایمان چند پله جلوتر می‌افتیم. برای بعضی از ما این موضوع به حدی جدی است که اگر آقازاده نباشیم هم بخشی از دارایی‌هایمان را می‌فروشیم یا چند سالی با تمام توان کار و پس‌انداز می‌کنیم تا از عهده مخارج چند هزار دلاری یک دوره آموزشی خارج از کشور، (ولو در کشورهای عربی همسایه) بربیایم. حالا فرض کنید یک دولت خارجی خودش به شما پیشنهاد بدهد که تشریف بیاورید و در دوره‌ای شرکت کنید، حتی تمامی هزینه یا حداقل بخش زیادی از هزینه‌هایتان را هم ما پرداخت می‌کنیم و چقدر وسوسه‌برانگیز‌تر و مورد پسندتر می‌شود که این کشور انگلیس باشد! دریافت یک گواهینامه بین‌المللی یا یک مدرک دانشگاهی از دانشگاه‌های معتبر لندن برای خیلی از دانشجویان و دانش‌آموختگان ما رویایی است برای پیشرفت شغلی و تحقق بسیاری از آرزوها. دولت انگلیس هم که این ذائقه ایرانی را خوب می‌شناسد، هر سال در همین ماه آبان فراخوان ثبت‌نام برنامه‌ای را اعلام می‌کند و می‌گوید کل یا بخشی از هزینه‌های تحصیل در یک دوره تحصیلات تکمیلی (معمولا دوره فوق‌لیسانس یک ساله) در رشته‌های مختلف را پرداخت می‌کند تا بتوانید در یکی از دانشگاه‌هایشان تحصیل کنید.

 برنامه لندن برای «رهبرسازی»

اسم این برنامه چیست؟ «چیونینگ». پادشاهی بریتانیا از سال ۱۹۸۳ این برنامه را آغاز کرده و مستقیما هم وزارت امور خارجه بریتانیا مدیریت آن را برعهده دارد و هزینه‌هایش را پرداخت می‌کند؛ نمایندگی‌های این بخش از دولت انگلیس که سفارتخانه‌ها در سراسر جهان هستند هم وظیفه دارند افراد ذی‌صلاح برای شرکت در این برنامه به اصطلاح آموزشی را انتخاب و معرفی کنند. هدف این برنامه چیست؟ به گفته خودشان «تربیت رهبران جهانی» است؛ یعنی شما در صورتی مستحق هستید از این مزایای کشور انگلیس استفاده کنید که چشم‌انداز آینده شما روشن باشد و لندن بداند در آینده می‌توانید در کشورتان از پست و سمت کلیدی‌ای که تاثیر‌گذار باشد، برخوردار شوید.

 تفاوت بورس‌های تحصیلی

وب‌سایت «چیونینگ» این‌گونه توضیح می‌دهد: «این برنامه به دانش‌پژوهان ممتاز و دارای توانایی‌های مدیریتی سراسر دنیا برای تحصیل در دانشگاه‌های بریتانیا بورس اهدا می‌کند. در ایران هم برای تکمیل یک دوره‌ کارشناسی‌ارشد یک ساله در دانشگاه‌های بریتانیا به رهبران نوپای ممتاز تعلق می‌گیرد. این بورس تحصیلی موقعیت ویژه‌ای برای رهبران، تصمیم‌گیرندگان و تاثیرگذاران آینده فراهم می‌کند تا «از لحاظ حرفه‌ای و تحصیلی» پیشرفت کنند، با شبکه‌ای از افراد ارتباط برقرار کنند، فرهنگ بریتانیا را تجربه و رابطه‌های پایدار و مثبتی با بریتانیا ایجاد کنند.» طی سال‌های اخیر اگر شما ایرانی باشید و بخواهید در این برنامه شرکت کنید باید در یکی از رشته‌های زیر سابقه کاری داشته باشید و البته مهم‌تر آن که لندن را متقاعد کنید می‌توانید بعد از طی دوره آموزشی یکی از عناصر فعال و تاثیر‌گذار این حوزه در جامعه ایران باشید: اقتصاد، حقوق بشر، خبرنگاری، حقوق و محیط‌زیست.

 چرا انگلیس ما را دوست دارد

شاید مهم‌ترین سوالی که به ذهن می‌رسد، این باشد که چرا دولتی که به نوشته «بی‌بی‌سی» دوسوم کودکانش با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند یا میزان فقر مردمش به گزارش روزنامه «ایندیپندنت» در سال ۲۰۱۶ بالاتر از فرانسه، ایرلند، آلمان، فنلاند و سوئد است، باید بیاید و خرج تحصیل من و شما را بپردازد. در حالی که آمارهای موسسات انگلیسی حاکی است تا سال ۲۰۲۰ چندین میلیون انگلیسی که حالا هم با ریاضت اقتصادی روبه‌رو هستند، وضعیت اسفناکی پیدا می‌کنند. حالا چرا لندن از ۱۴۴ کشور دنیا داوطلبانی را می‌پذیرد و تمامی هزینه‌هایشان را نیز تقبل می‌کند تا به «تربیت رهبر» برای سایر کشورها بپردازد؟ مخصوصا که خودشان هم ظاهرا از شرکت‌کنندگان این دوره نفعی نمی‌برند؛ چراکه یکی از شروط شرکت در این برنامه این است که شرکت‌کنندگان تضمین بدهند پس از پایان دوره یک ساله به کشور خودشان باز می‌گردند. (بماند که این برنامه مختص کشورهایی مانند ایران است و مثلا دانشجویان و دانش‌آموختگان آمریکایی نمی‌توانند در آن شرکت کنند!)

 تاریخ تکرار می‌شود

تاسیتوس، سناتور و تاریخ‌نگاری رومی در کتاب خود درخصوص شیوه‌های زمامداری امپراتور روم توضیح می‌دهد که چگونه این افراد سرزمین‌ها را تسخیر می‌کردند. او در بخشی از کتابش می‌نویسد: «آگریکولا (یکی از فرماندهان روم) غیررومی‌ها را به سبک زندگی رومی عادت می‌داد، در این راستا به تاسیس معابد، میدان‌های عمومی و خانه‌های خوب در سرزمین هدف کمک می‌کرد، فرزندان سران آنها را در هنرهای لیبرال تعلیم می‌داد؛ نتایج این خدمات این بود که جامعه هدف به ارزش‌ها و هنجارهای رومی علاقه‌مند می‌شد؛ مثلا سبک لباس رومی رواج می‌یافت. جالب آن که اغلب بریتانیایی‌ها (جامعه هدف آگریکولا) این خصوصیات را «تمدن‌سازی» می‌دانستند در حالی که تنها بنده روم می‌شدند.» هدف لندن از این «دلسوزی» چیست که پوندهای خودشان را صرف من و شما کنند؛ با این برنامه نسلی از فعالان اجتماعی تربیت می‌شوند که دست‌کم به سلیقه انگلیسی‌ها مدیریت امور را در دست می‌گیرند و از پشت یک عینک انگلیسی مسائل بین‌المللی و مسائل داخلی کشورشان را نظاره می‌کنند؛ عینکی که در خوشبینانه‌ترین نگاه، قطعا عرف و شرع حاکم بر یک مملکت اسلامی را نمی‌شناسد.

منبع روزنامه فرهیختگان