فال در اسلام

فال در اسلام

فال در اسلامفال در سراسر جهان، نمادهای متعددی وجود دارد که با بدشانسی مرتبط هستند. چیزهایی مانند گربه‌های سیاه، کلاغ‌ها و اعداد خاص به‌عنوان نشانه‌های بدی در نظر گرفته می‌شوند که عذاب و بدبختی را پیش‌بینی می‌کنند. بیشتر مردم اطلاعات کمی در مورد اینکه این تداعی‌های منفی از کجا سرچشمه می‌گیرند، دارند، با این حال آنها را بدشانس می‌دانند و سعی می‌کنند از آنها دوری کنند. ما به عنوان مسلمان به شانس، فال بد یا خرافات اعتقادی نداریم. فال بد نوعی شرک است، زیرا اساساً اعتقاد به این است که چیزی غیر از خدا (ﷻ) قدرت تأثیرگذاری بر سرنوشت ما را دارد.

اما در اسلام به فال نیک و خوش بین بودن اعتقاد داریم و این هر دو در سنت تشویق شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «هیچ سرایتی نیست (اگر خدا بخواهد) و هیچ فال بدی نیست، و من به فال نیک خشنود هستم و فال نیک سخن نیک است. از ابن عباس رضی الله عنه نیز نقل شده است که «پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دنبال فال نیک می‌رفت و نه بد، و به نام نیک خشنود می‌شد». بنابراین، فال نیک تا زمانی مجاز است که ماهیت مثبت داشته باشد و به خدا پیوند خورده باشد.

فال نیک را می‌توان چیزی توصیف کرد که از آن به نشانه خوبی تعبیر می‌کنید که باعث خوش‌بینی شما و افزایش افکار نیک به خداوند می‌شود. نمونه آن را می توان در عهدنامه حدیبیه مشاهده کرد که سهیل بن عمرو برای مذاکره با مسلمانان از جانب مشرکان نزد رسول خدا(ص) آمد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چون نام سهیل را شنید، آن را نشانه حسنه تعبیر کرد و به یارانش گفت: خداوند کار شما را آسان کند. این به این دلیل است که نام سهیل از کلمه ای به معنای آسان کردن گرفته شده است.

پیامبر اکرم (ص) همیشه خوش بین و مثبت اندیش بود و در هر موقعیتی بهترین تفسیر را می جست. به دنبال رد پای او، ما باید رها از هر گونه خرافات ما به جمعه ۱۳ مربوط هفتم یا هر چیز دیگری، و به جای آن، تمرکز بر خوب در اطراف ما و آن پیوند را به خدا

معرفی

اعراب جاهليت جهت حركت پرندگان و حيوانات را نشانه خوش اقبالي يا بدبختي قريب الوقوع مي دانستند و زندگي خود را حول اين نشانه ها برنامه ريزي مي كردند. فال نیک و بد در حرکات پرندگان و حیوانات را «تیاره» از فعل «تارا» به معنای «پرواز کردن» می‌نامیدند. مثلاً اگر شخصی عازم سفر می شد و پرنده ای بر فراز او پرواز می کرد و به سمت چپ می چرخید، در آن نشانه ای از بدبختی قریب الوقوع می دید که می چرخید و به خانه باز می گشت.  دکتر بلال فیلیپس – مبانی توحید، ص: ۶۳، ۶۴ .

فال در اسلام

حکم اسلامی

اسلام این اعمال را باطل کرد، زیرا آنها اساس توحید العباده را با هدایت عبادت معروف به توکل به غیر خدا ، باطل کرد . و توحید اسماء صفات بود ، با نسبت دادن به انسان قدرت پیش بینی آمدن خیر و شر و توانایی دوری از تقدیر الهی.  دکتر بلال فیلیپس – مبانی توحید، ص: ۶۳، ۶۴٫

آیه قرآنی

«هیچ آفتی در زمین نمی‌رسد و به تو نمی‌رسد مگر به آنچه قبلاً نوشته شده است». قرآن.سوره حدید ۵۷:۲۲

احادیث

آل Tabaraani (ممکن است خدا او را رحمت کند را داشته باشد) در الکبیر از ‘Imraan بن حسین روایت شده است که رسول خدا ( مه خدا افتخار او و اعطای صلح او ) گفت: ” او یکی از ما که شیوه های پیش گویی نیست [جستجوی شگون در پرندگان] یا این که برای او انجام داده است، یا کسی که فال می‌کند یا برای او انجام می‌دهد، یا کسی که جادوگری می‌کند یا برای او انجام داده است.» طبقه بندی صحیح البانی در صحیح الجامع، شماره. ۵۴۳۵٫

معاویه بن الحکم به پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: در میان ما عده ای هستند که به فال پرندگان می پردازند. پس نگذارید مانع شما شود.» صحیح مسلم ۵۵۳۲٫

شفاف سازی

است وجود دارد یک جمله منسوب به پیامبر (ص) ( مه خدا افتخار او و اعطای او را به صلح ) در صحیح آل بخاری “پیشگویی بد در سه چیز است: زنان، اسب و خانه های” عایشه این روایت را رد کرد و گفت: آن که فرقان را بر ابوالقاسم نازل کرد، هر که آن را نقل کند دروغ گفته است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: جاهلیت می گفت: همانا در زنان، خانه ها و حیوانات بارکش، تیره است. سپس این آیه را تلاوت کرد: «هیچ آفتی در زمین نمی‌رسد و به تو نمی‌رسد مگر به آنچه قبلاً در کتاب احکام نوشته شده بود».  قرآن.سوره حدید ، ۵۷:۲۲ ، احمد، حکیم در مستدرک الحکیم و ابن خزیمه.

فال در اسلام

حدیث اما صحیح است، اما باید به روایت دیگری که مختصرتر است تفسیر شود; «اگر فال بدی بود، در اسب‌ها، زنان و محل‌های زندگی بود». سنن ابوداود ج ۳: ۳۹۲۱

از این رو حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) وجود فال بد را تأیید نمی کرد. دکتر بلال فیلیپس – مبانی توحید، ص: ۶۵،۶۶٫

محمد بن راشد از کسی که از او شنیده بود می گوید: اهل جاهلیت ماه صفر را نحس می دانستند و می گفتند آن ماه نحس است. پیامبر آن را رد کرد.» سنن ابوداود ۳۹۱۴٫

 عبد الله بن مسعود، (R) گفت: رسول خدا ( مه خدا افتخار او و اعطای صلح او ) گفت: “Tiyarah (اعتقاد به پیشگویی شیطان) شرک است” احمد ۴۱۹۴، ابوداود ۳۹۱۰، ترمذی ۱۶۱۴ و ابن ماجه ۳۵۳۸، طبقه بندی صحیح البانی در صحیح ابی داود.گپ

فال در اسلام

انواع فال

در زیر به چند فال معروف در جوامع و فرهنگ های مختلف اشاره شده است، اما در اسلام این فال هیچ مبنایی ندارد.

پلک زدن بیش از حد

نمک ریختن

شکستن آینه

گربه سیاه

شماره ۱۳

جوشاندن شیر

ماه بد یا روز بد

ضربه زدن به چوب و غیره

فال در اسلام

فال در اسلام

کلاس اموزش فال تاروت پاسور قهوه ارومیه

باور به فال نیک و بد

مردم اغلب چیزها، رویدادها یا نشانه های خاصی را با فال خوب یا بد مرتبط می دانند. اینها از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. در فرهنگ عرب قدیم، زمانی که شخصی برای کاری بیرون می رفت، سعی می کرد تعیین کند که آیا کارش موفق خواهد بود یا خیر. او معمولاً به دنبال هر پرنده ای می گشت. اگر پرنده به سمت راست پرواز کرد، این را به فال نیک گرفت و به کار خود ادامه داد. اگر پرنده به سمت چپ پرواز می‌کرد، فکر می‌کرد که این یک فال بد است و به هر کاری که می‌رفت ادامه نمی‌داد. در واقع، این امر به قدری در فرهنگ آنها جا افتاده بود که نام عربی برای حس کردن فال بد از کلمه طیر به معنای پرنده گرفته شده است. حتی زمانی استفاده می شود که شی، عمل یا رویدادی که باعث فال بد می شود، ربطی به پرندگان نداشته باشد.

ظاهراً این محدود به اعراب نبود. حتی در فرهنگ های دیگر، مردم برای درک آنچه ممکن است اتفاق بیفتد به پرندگان نگاه می کردند. کلمه انگلیسی “aspice” در فرهنگ لغت آکسفورد به عنوان “مشاهده پرندگان برای نشانه ها” تعریف شده است.

ناگفته نماند که همه اینها در اسلام حرام است. این بر خلاف این مفهوم است که علم به آینده تنها حفظ خداست. همچنین با اصل توکل ما به خدا مغایرت دارد. از این رو پیامبر خود فال بد را نکوهش می کند و آن را نوعی شریک برای خدا توصیف می کند. می فرماید: «(ایمان به) فال بد نوعی بت پرستی است. ممکن است برای هر یک از ما پیش بیاید، اما خداوند آن را زمانی که کاملاً به او تکیه کنیم برطرف می کند.» (نقل بخاری در الادب المفرد و ترمذی و ابوداود).

فال در اسلام

اين حديث در حديث صريح است. فال بد را نوعی بت پرستی یا شرک توصیف می کند، اما تشخیص می دهد که افکاری از این قبیل ممکن است سریع به ذهن ما وارد شوند و راه خلاصی از آنها را نشان می دهد. جمله اول بسیار قطعی است. این که در جامعه قدیم عرب با جهتی که پرنده پرواز می کند مرتبط بود، نشان دهنده پوچ بودن آن است. چگونه یک پرنده می تواند رویدادهای آینده را بداند؟ جهت پرواز آن در زبان انسان چه معنایی دارد؟ چگونه می تواند دانش خود را با اعمال انسان ها یا اطرافیان مرتبط کند؟ اگر پرنده همه اینها را می دانست، از نظر علم از انسان بسیار برتر بود، در حالی که حتی مردمی که فال خود را به جهت پرواز او می بستند، نمی توانستند آن را به آن نسبت دهند.

در گزارشی از عکرمه از علمای عالم از نسل پیرو صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که عکرمه در حال حضور استادش عبدالله بن عباس، پسر عمو و صحابی دانشمند پیامبر(ص) بود که پرنده ای از آنجا گذشت و عده ای را ساخت. صدا. مردی از حاضران گفت: «خوب! خوب!» ابن عباس به او گفت: این پرنده نه خیری دارد و نه بدی.

با این حال، مردم اغلب وقتی چیزی را می شنوند یا می بینند که یک رویداد یا عملی در حال وقوع است، برخی از افکار فال بد را تجربه می کنند. اگر این اتفاق بیفتد، مؤمن نباید مدت زیادی به چنین افکاری مشغول شود. او باید سریعاً بر خدا توکل کند و در همه شرایط به او توکل کند. وقتی مؤمن این کار را می کند، همه ی فال های بد از بین می رود، زیرا مؤمن می داند که هر چه به ما می رسد از جانب خداست. وقتی به او اعتماد کنیم، مطمئناً او ما را قادر می‌سازد تا بر مشکلات غلبه کنیم و در هنگام مواجهه با سختی‌ها به ما پاداش صبرمان را بدهد. در این زمینه، می‌توان این حدیث را به یاد آورد که در آن پیامبر از قرعه مؤمن تعجب می‌کند: «من از امور مؤمن تعجب می‌کنم، چنان‌که همه آنها به خیر ختم می‌شوند. این در مورد کسی جز مؤمنان صدق نمی کند. اگر خیری به او برسد شکر خدا را می گوید و برایش خیر است;

بنابراین، ما باید بین یک فکر موقت که با توکل به خدا سعی در دفع آن داریم و تسلیم شدن به فال بد، تفاوت قائل شویم. در مورد دوم، افراد برنامه های خود را تغییر می دهند، حرکت خود را محدود می کنند و کارهای مختلفی انجام می دهند تا از آنچه که فکر می کنند برای آنها بد است جلوگیری کنند. این همان چیزهایی است که پیامبر نسبت به آن هشدار می دهد. نوع اول اغلب اجتناب ناپذیر است. مردی به نام معاویه بن حکم به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: من اخیراً عقاید جاهلی را ترک کردم و اکنون خداوند ما را به اسلام منت نهاده است. برخی از مردم ما به فالگیرها سر می زنند.» حضرت فرمود: آنها را زیارت نکن. آن مرد افزود: و برخی از ما فال بد را با چیزهایی مرتبط می‌دانیم. حضرت فرمود: «این چیزی است که مردم گاهی اوقات به آن سرگرم می شوند. از هدفشان منصرف نشوند.» (مربوط توسط مسلم)

این حدیث به وضوح افکار بدبینانه موقت را از تسلیم شدن به فال بد متمایز می کند. این تمایز زمانی آشکار می‌شود که فرد به هر کاری که می‌خواهد یا می‌خواهد انجام دهد، با بی‌اعتنایی به افکار منفی و اتکای کامل به خدا، پیش می‌رود و از سوی دیگر، تسلیم چنین افکاری می‌شود، برنامه‌های خود را تغییر می‌دهد. هدف

همه اینها مربوط به فال بد است. اما در مورد فال نیک؟ بین این دو تمایز روشنی وجود دارد، چنان که در حدیث زیر آمده است که در آن ابوهریره از پیامبر نقل می کند که فرمود: «فال بد نکنید. بهترین آن خوب است.» رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ به این سؤال که کدام نیکوکار است، فرمود: «هر یک از شما سخن نیکو می‌شنود». (مربوط به بخاری و احمد).

در این حدیث پیامبر صریحاً دستور می دهد که فال بد در هر نشانه ای در اسلام غیر قابل قبول است. در واقع حرام است، مگر اینکه با توکل بر خدا، آثار آن را برطرف کند. سپس پیامبر از فال نیک به عنوان بهترین سخن می گوید. مقایسه در اینجا بین دو چیز خوب نیست و یکی بهتر از دیگری است، زیرا هیچ چیز خوبی در این نیست که به فال بد اجازه دهیم مسیر عمل ما را دیکته کند. مقایسه صرفاً در احساسی است که وقتی چیزی باعث می شود نسبت به چیزی که در حال انجام آن هستیم خوش بین یا بدبین باشیم، احساس می کنیم.

علاوه بر این، پیامبر توضیح می‌دهد که مردم معمولاً در کلام خوبی که می‌شنوند، فال نیک می‌گیرند. علامت پرنده یا حیوان دیگر یا جسم بی جان نیست. یک کلمه خوب ممکن است بر شخص تأثیر بگذارد زیرا بیانگر احساس مطلوب یا توصیف یک موقعیت مثبت است. این در طبیعت انسان است که ما عبارات زیبا، صحنه های زیبا، محیط آرام را دوست داریم، حتی زمانی که هیچ چیز متعلق به ما نیست. به همین ترتیب، کلماتی که از اتفاق خوبی که به زودی برای ما رخ می دهد صحبت می کنند، مطمئناً تأثیر خوبی روی ما خواهند داشت. در اینجا متذکر می شویم که چنین سخنانی ممکن است بی اساس باشد، اما این که به ما احساس خوش بینی می دهد مفید است، مشروط بر اینکه همه وقایع آینده را به خواست خدا نسبت دهیم.

برای مثال، مادری در صبحی که دخترش امتحان دارد به او می‌گوید: «در دلم احساس می‌کنم که تو خوب می‌شوی». دختر احساس خوش بینی می کند و با روحیه خوب به امتحان خود می پردازد. هیچ اشکالی ندارد، تا زمانی که دختر نتایج خوب خود را به حرف یا احساس مادرش نسبت ندهد.

حدیث دیگری که این معنا را بیشتر نشان می‌دهد، انس از پیامبر نقل می‌کند که می‌فرماید: «مَا تَوْلَلُوا الْمَرْضَ وَ لَا فَالَهُونَ». اما خوش‌بینی امیدوارکننده بر اساس یک کلمه خوب را دوست دارم.» (مربوط از بخاری و مسلم)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *