من به نوبه خویش در انجام پژوهش در رشته بیولوژی در سطح کارشناسی ارشد این کمبودها را تجربه کرده و تلخی حاصل از استرس های دوره پژوهشی را چشیده ام.دانشجو وقتی به مقاطع بالاتر راه پیدا می کند باید پژوهش کردن را بیاموزد و با قدرت ذهنی و خلاقیت خود پژوهشی را انجام دهد که ارزشمند باشد. سطح پیشرفته و بالای تحقیقات دانشجویی خود به خود مسبب توسعه کشور می شود. اما از زمانی که دانشجو در آزمون ارشد یا دکتری قبول می شود و وارد دوره پژوهش می شود تنها مسیر ناامید کننده ای مقابل خود می بیند. اینکه یک دانشجو بتواند با درایت خود مساله ای را بیابد و برای حل آن با تفکر خود به نتیجه برسد اتفاق باشکوه و هدف همه استادان است. اما وقتی دانشجو در مقابل خود فضای استانداری را نمی بیند و حتی با شرایط زیر استاندارد رو به رو است تنها با یاس مواجه می شود. در ابتدای راه انتخاب عنوان پروژه مهم است . گامی سنگین که انتخاب آن خود چند ماه زمان نیاز دارد .

اینکه بتوانی عنوانی انتخاب کنی که هم ارزشمند باشد و و هم در دوره محدود تحصیلی نتیجه مناسبی را همراه داشته باشد اهمیت ویژه ای دارد. برخی دانشجویان که برای عمر خود و اهداف خود اهمیت قایل ند زیر بار هر موضوعی نمی روند و حاضرند سختی ها را به جان بخرند اما نتیجه تحصیلات و هزینه و وقتشان موثر باشد. اما عده ای هم در همان ابتدای راه وقتی با دست خالی خود و استاد و دانشکده رو به رو می شوند دست از بلند پروازی ها کشیده و روی به تحقیقات تکراری و ساده می آورند. تحقیقاتی که تنها با یک دستگاه ساده و ابتدایی پاسخگوی تمام نیازهایشان باشد. دستگاهی که در آزمایشگاه تهی دانشکده شان وجود دارد. بله عمدتاً دانشجویان ما بخاطر اینکه متحمل هزینه های گزاف وسایل و مواد نشوند دست به تحقیقات تکراری می زنند. زندگی دانشجویی بهرحال خرج دارد. تهیه و نگارش پایان نامه هم خود مخارجی دارد. برخی باید به فیلد بروند، برخی باید به کتابخانه ها و موسسات تحقیقاتی سربزنند و همه اینها خود مستلزم مخارجی است . عده زیادی هستند که در شهر یا استان دیگری درس می خوانند و هزینه زندگی خوابگاهی را هم دارند.

وقتی همه اینها کنار هم قرار می گیرند کسی رغبتی به انجام یک تحقیق دهن پر کن نمی کند. عمدتا معیار تحقیقات دانشجویان ما شده هزینه پژوهش نه اهداف ارزشمند علمی. وقتی عنوان انتخاب می شود حالا باید عزم را جزم کنی چون کسی به استقبالت نخواهد آمد.این تو هستی و عنوان پژوهشت و مدت زمان محدودی که پیش رو داری. برخی استادان واقعاً دلسوزانه پیگیر کار دانشجو می شوند. بخوبی دانشجو را هدایت می کنند و او را تنها نمی گذارند. اما برخی از استادان هستند که دانشجو را به حال خود می گذارند و تا زمان ارایه پایان نامه اثری از آن ها دیده نمی شود. این دانشجو ست که باید با استرس نبودن ها و ترس گذشت زمان و ناکام ماندن در بیشتر مراحل دست و پنجه نرم کند.

شاید تفکر این استادان محقق شدن دانشجو است و دلیلی نمی بینند تا در کنار دانشجو باشند . خلاصه بین راه باید از جیب پول بگذاری مواد و وسایل آزمایشگاه را خریداری کنی.باید با استاندارد نبودن دما و نور آزمایشگاهت بسازی. باید از نمونه های آزمایشگاهیت بخواهی تا دوام بیاورند و با توجه به غیر استانداردها یک جواب صحیح و کاملاًاستاندارد به تو بدهند. زمان به سرعت می گذرد و برخی دانشجویان که تحقیقات ساده ای را انتخاب کرده اند یا در یک موسسه پژوهشی پروژه خود را انجام داده اند ،نتایج خود را جمع آوری می کنند و مشغول به نگارش می شوند. اما وقتی با دست خالی و نبود استاد در کنارت در یک پروژه پیچیده تر حاضری باید استرس گذر زمان را به جان بخری و در سکوت تنها امید را در دل زنده نگهداری که بالاخره به نتیجه مطلوب می رسی .

در آخر همه دانش آموخته می شوند یکی با نمره خوب یکی با نمره بد یکی با مقاله چاپ شده در ژورنال علمی یکی تنها با یک پوستر؛ اما در نهایت این دوره دانشجو به چه تبدیل می شود ، ذهن او چقدر رشد یافته ، دانشگاه به چه سطح علمی می رسد، همان هزینه کمی هم که در قبال دانشجو صرف می شود به چه نتیجه ای می رسد؟ ثمره این همه دانش آموخته ما برای کشور چیست؟ چقدر دانشجویان به آینده پس از دانش آموختگی خود امیدوار هستند و چقدر از این جوانان بعد از اتمام تحصیل دارای توانایی هستند. کیفیت تحصیل بچه ها این گونه رقم می خورد.

*کارشناسی ارشد بیولوژی، دانشگاه خوارزمی تهران